چگونگی تقوم جنس به فصل
چگونگی تقوم جنس به فصل
جنس و فصل از اجزای تحلیلی ماهیتاند و در تحلیل ذهنی متمایزند و جنس به حسب تحلیل عقلی، متقوّم به فصل است.
به گفته صدرالدین شیرازی ،ضرورت تقوم جنس به فصل به این دلیل است که ترکیب آنها در ذهن ترکیبی حقیقی است نه اعتباری؛ ازاینرو، ربط بین آن دو نیز حقیقی است و ربط بین دو شیء جز در محور علیت و معلولیت یافت نمیشود، پس در ظرف تعقل و به لحاظ وجود ذهنی، یکی از آن دو، علت است و دیگری معلول، اما جنس نمیتواند علت فصل باشد، زیرا در آن صورت، چون معلول، لازمِ علت است، باید در هر مورد که جنس وجود دارد، فصل نیز با آن همراه باشد، پس تمام فصول یک جنس باید در همه موارد با آن جنس موجود باشند، در این حال فصول متقابل و متضادی که تحت جنس واحد قرار میگیرند، همراه با آن جنس، موجود میشوند و در نتیجه، اجتماع امور متقابل لازم میآید.
بدینترتیب، علیتِ فصل برای جنس اثبات میشود.
همچنین حکما بر آناند که جنس، عرضِ عامِ فصل، و فصل، خاصه جنس است.
← نظر صدرالدین
صدرالدین در حاشیه بر ش رح حکمهالاشراق قطبالدین شیرازی
بیان کرده که نسبت فصل به جنس، نسبت وجود به ماهیت است و روشن است که وجود در عالم عین بر ماهیت مقدّم است، هرچند به حسب عقل از عوارض ماهیت است.
بنا بر همین موضع است که گفته: فصل مقسِّم جنس، مقوّم نوع، مکمّل مادّه، موجب اتحاد حقیقی بین اجزای مرکّب و سبب تحصّل آثار شیء است وجوداً و لذا فصل یا وجود بر همه اینها به نحوی مقدّم است؛ بنابراین، از نظر صدرالدین شیرازی ، فصل همان وجود شیء است و به همین دلیل قابل اکتناه نیست و ابهامی که در جنس وجود دارد و عدم ابهام نوع، مربوط به نحوه هستی آنهاست و بدون لحاظ هستی، نه در جنس ابهامی وجود دارد نه در نوع.
← بینونت ماهیات
در جهان ماهیات بینونت و جدایی ازلی وجود دارد، یعنی هیچ قدر جامع و مشترکی نمیتوان بین آنها ایجاد کرد ولی به لحاظ وجود، بینونت وصفی است که به تشکیک در وجود برمیگردد؛ بنابراین، جنس و نوع از آن جهت که ماهیتاند، در مقام ماهوی و تقرر ذاتی، هیچگونه ابهامی ندارند و ابهامی که در جنس هست، ابهام وجودی است.
دقیقاً به همین دلیل، صدرالدین شیرازی معتقدست که تمام حقیقت شیء به صورت آن است، زیرا مادّه وجوداً مبهم و مردد بین صور مختلف است و هرگز بدون یک صورت چهره خود را آشکار نمیکند، همچنان که جنس وجوداً مبهم است و بدون فصل از ابهام خارج نمیشود.
به همین دلیل، اهل منطق گفتهاند برای تعریف حقیقت یک شیء، تنها به فصل اخیر آن میتوان اکتفا نمود.
در مقام جعل نیز صدرالدین شیرازی جعل جنس و فصل را مطلقاً یکی دانسته است، جعل جنس به اعتبار ابهامش غیر از جعل فصل نیست ولی به اعتبار طبیعتش، وجودش غیر از وجود فصل است.
← فصل همان صورت
بنابراین، از دیدگاه صدرالمتألهین و تابعین او، فصل همان صورت و جنبه وجودی شیء است و آنچه صورت خوانده میشود، حتی نفس ، فصل حقیقی است و حیثیتی جز حیثیتِ وجودی ندارد.