«تعریف جنس‌ و فصلتفاوت‌ جنس‌ و فصل‌ با مادّه‌ و صورت‌»
16ام تیر 1399

مراتب‌ و اقسام‌ جنس‌ و فصل‌

711 کلمات   موضوعات: فلسفه, منطق

سلسله‌ اجناس‌ به‌ صورت‌ تصاعدی‌ ترتب ‌ می‌یابند.


جنس‌الاجناس‌ همیشه‌ یکی‌ از مقولات ‌ ده‌گانه‌ است‌.
ارسطو در کتاب‌ مقولات موجودات‌ را به‌ ده‌ مقوله‌ تقسیم‌ کرده‌ است‌.
وی‌ وجود را جنس‌ مقولات‌ ندانسته‌ است‌؛ به‌ بیان‌ دیگر، مقولات‌ تحت‌ جنس‌ واحد نیستند.

این‌ اجناس‌ متباین ‌، اجناس‌ عالی‌ یا جنس‌الاجناس‌ نامیده‌ می‌شوند.
جنسی‌ که‌ فوق‌ نوع‌ حقیقی‌ یا نوع‌ سافل‌ است‌، جنس‌ سافل‌ است‌ و مابین‌ جنس‌ عالی‌ و جنس‌ سافل‌، اجناس‌ متوسط‌ هستند.

تعداد انواع‌ و اجناس‌ و سلسله‌ مترتبه‌ از اجناس‌ و انواع‌، از هر دو طرف‌ متناهی‌ است‌.


← تقسیم‌ دیگر جنس

به‌ تقسیم‌ دیگر، جنس‌ بر دو قسم‌ است‌.
در این‌ تقسیم‌ جنس‌ از لحاظ‌ قرب‌ و بُعد نسبت‌ به‌ نوع‌ سنجیده‌ می‌شود.
نزدیک‌ترین‌ جنس‌ به‌ یک‌ نوع‌ (چه‌ حقیقی‌ چه‌ اضافی‌) جنس‌ قریب‌ و در غیر این‌ صورت‌، جنس‌ بعید است‌.
به‌ بیان‌ دیگر، هر ماهیتی‌ که‌ در جواب‌ سؤال ‌ از حقیقت ‌ یک‌ نوع‌، بر آن‌ نوع‌ و بر سایر انواع‌ مشارکش‌ گفته‌ شود، جنس‌ قریب‌ خوانده‌ می‌شود، مثل‌ شکل‌ که‌ جنس‌ قریب‌ مثلث‌ است‌ و بر مثلث‌ و دیگر انواع‌ مشارکش‌ (از جمله‌ مربع ‌، مستطیل ‌ و مانند اینها) حمل‌ می‌شود.
هر ماهیتی‌ که‌ در جواب‌ سؤال‌ از یک‌ نوع‌، بر آن‌ نوع‌ و بر بعضی‌ از انواع‌ مشارکش‌ گفته‌ شود، جنس‌ بعید خوانده‌ می‌شود.


← تقسیم دیگر فصل

همچنین‌ فصول‌، از جهتی‌، به‌ مقوّم‌ و مقسّم‌ تقسیم‌ می‌شوند، که‌ البته‌ در هر دو صورت‌ منوّع‌اند.
فصل‌ اگر نسبت‌ به‌ جنس‌ مشترک‌ در نظر گرفته‌ شود مقسِّم‌ آن‌ است‌، زیرا جنس‌ با انضمام‌ فصل‌ به‌ آن‌، به‌ انواع‌ خود منقسم‌ می‌شود و به‌ همین‌ دلیل‌، حملِ فصل‌ بر جنس‌ به‌ نحو هوهو، یعنی‌ حمل‌ ذاتی‌ بر ذات‌، نیست‌ و در جواب‌ «أی ؟» می‌آید، ولی‌ فصل‌ نسبت‌ به‌ نوع‌، مقوّم‌ نوع‌ است‌ و به‌ طریق‌ هوهو (حمل‌ ذاتی‌)، بر نوع‌ مشتمل‌ بر فصل‌ حمل‌ می‌شود.


← فصل مقوم‌ نوع‌ عالی‌

هر فصلی‌ که‌ مقوّم‌ نوع‌ عالی‌ باشد، مقوّم‌ نوع‌ سافل‌ نیز هست‌، چنانکه‌ هر فصلی‌ که‌ مقسّم‌ جنس‌ سافل‌ باشد مقسّم‌ جنس‌ عالی‌ نیز هست‌ و عکس‌ این‌ قضیه ‌ در هیچ‌یک‌ از دو مورد صادق‌ نیست‌.
بنابراین‌، فصل‌ عالی‌، فصل‌ سافل‌ است‌؛ اما فصل‌ یک‌ نوع‌، آخرین‌ فصلی‌ است‌ که‌ در ماهیت‌ آن‌ است‌ و به‌ تعبیری‌، فصل‌ اخیر نوع‌ خوانده‌ می‌شود.

به‌ فصل‌ اخیر فصل‌ قریب‌ نیز گفته‌ می‌شود؛ اما، فصولِ اجناس‌ عالی‌ نسبت‌ به‌ مادون‌، هرچند فصل‌اند، فصل‌ بعیدند.
به‌ بیان‌ دیگر، فصلِ جنس‌ قریب‌ ، فصل‌ قریب‌ است‌ و فصل‌ جنس‌ بعید فصل‌ بعید است‌.

بدین‌ترتیب‌، فصل‌ قریب‌، فصلی‌ است‌ که‌ موجب‌ تمایز نوع‌ از انواع‌ مشارک‌ در جنس‌ قریب‌ شود (مانند ناطق ‌ برای‌ انسان ‌) و فصل‌ بعید، فصلی‌ است‌ که‌ موجب‌ تمایز نوع‌ از انواع‌ مشارک‌ در جنس‌ بعید شود (مانند حسّاس‌ برای‌ انسان‌ که‌ انسان‌ را از شجر و حجر ممتاز می‌سازد).


← نظر ابن سینا در باره فصل‌ حقیقی‌

به‌ گفته‌ ابن‌سینا
فصل‌ حقیقی مقوّمِ نوع ‌ و مقسّمِ جنس‌، قابل‌ شناخت‌ نیست‌ و به‌ دلیل‌ ناآگاهی‌ از فصل‌ حقیقی‌ یا فقدان‌ لفظ‌ و اسم‌ مختص‌ به‌ آن‌ و دالّ بر آن‌، به‌ دلالت‌ مطابقه‌، در تعاریف‌ و حدود از اخص‌ لوازم‌ و آثار فصل‌ استفاده‌ می‌شود که‌ فصول‌ منطقی‌ نامیده‌ می‌شوند.
در واقع‌، فصل‌ حقیقی‌ ملزوم ‌ و مبدأ و مأخذ فصل‌ منطقی‌ است‌ و فصل‌ منطقی‌ از فصل‌ حقیقی‌ انتزاع ‌ می‌شود و عنوانی‌ برای‌ آن‌ است‌ که‌ به‌ صورت‌ مفاهیم‌ اشتقاقی ‌ در تعریف‌ ماهیت ‌ بیان‌ می‌شود.
مثلاً، ناطق‌ یا نطق ‌، فصل‌ حقیقی‌ انسان‌ نیست‌، چون‌ اگر مقصود نطق‌ ظاهری‌ باشد، از مقوله‌ کیف‌ مسموع ‌ است‌ و اگر مراد نطق‌ باطنی‌ یا ادراک‌ کلیات‌ باشد، از مقوله‌ کیف ‌ یا اضافه ‌ یا انفعال ‌ است‌ و هرکدام‌ از اینها عرض‌اند که‌ نمی‌توانند مقوّمِ جوهر نوعی‌ و محصلِ جوهرِ جنسی‌ باشند؛ بنابراین‌، در واقع‌، نطق‌ یکی‌ از لوازم‌ فصل‌ حقیقی‌ و حاکی‌ از آن‌ است‌ و فصل‌ حقیقی‌، نفس‌ است‌ که‌ مبدأ و منشأ این‌ لوازم‌ و آثار است‌، اما چون‌ ما به‌ کنه‌ فصل‌ حقیقی‌ یا فصل‌ اشتقاقی‌ پی‌ نمی‌بریم‌، از یکی‌ از لوازم‌ آن‌ به‌ عنوان‌ فصل‌ منطقی‌ استفاده‌ می‌کنیم‌.


← واحد بودن فصل‌ حقیقی دائما

فصل‌ حقیقی‌ همیشه‌ واحد است‌، اما چون‌ شناخته‌ شده‌ نیست‌، گاه‌ در اقرب‌ بودن‌ دو یا چند لازم‌ مساوی‌ نسبت‌ به‌ فصل‌ حقیقی‌، اشتباه‌ می‌شود و همه‌ آن‌ لوازم‌ به‌ جای‌ فصل‌ حقیقی‌ قرار داده‌ می‌شود و این‌ توهم ‌ پیش‌ می‌آیدzwnj; فارسی و مقدمهzwnj; فیgt;محمدبنzwnj; کهzwnj; محمد قطبzwnj; لوازم که‌ این‌ لوازم‌، فصولی‌ در یک‌ مرتبه‌اند؛ ازاین‌رو، در برخی‌ از متون‌ چنین‌ آمده‌ است‌ که‌ یک‌ نوع‌ می‌تواند چند فصل‌ داشته‌ باشد که‌ مقصود، فصل‌ منطقی‌ است‌.

کلیدواژه ها: جنس_فصل, فلسفه, منطق
توسط ن.ع   , در 02:17:00 ب.ظ


فرم در حال بارگذاری ...