«اهل حدیثمرجئه»
26ام تیر 1402

خوارج

435 کلمات   موضوعات: فلسفه, علمی, کلام(عقاید)

هر کس که بر امام حق خروج کند، خارجی نامیده می‌شود؛ حال چه این خروج در ایام صحابه باشد و چه پس از آن‌ها. این نام‌گذاری، بر کسانی که در اثنای جنگ صفین بعد از مسئله حکمیت بر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) خروج کردند، غلبه پیدا کرده است و شدیدترین خروج علیه حضرت و خروج از دین از طرف اشعث بن قیس کندی و مسعر بن فدکی تمیمی و زید بن حصین طائی بود. هنگامی که دیدند سپاه معاویه قرآن‌ها را به سر نیزه‌ها برده‌اند و علی (علیه‌السلام) و یارانش را به حکمیت قرآن فرا خوانده‌اند، به علی (علیه‌السلام) گفتند: این گروه ما را به کتاب خدا دعوت می‌کنند و تو ما را به شمشیر می‌خوانی، حتماً باید مالک اشتر را از جنگ با آن‌ها بازگردانی؛ و الا با تو آن خواهیم کرد که با عثمان کردیم.
لذا مجبور شد که اشتر را از میدان جنگ باز گرداند؛ آن هم در شرایطی که سپاه معاویه مشرف به هلاکت بود و از آن‌ها جز عدة کمی که در میانشان ضعف و جدایی بود باقی نمانده بود و مالک اشتر هم امر حضرت را امتثال کرد.
خوارج امام را مجبور کردند که حکمیت را بپذیرد و به این صورت که یک نفر از اصحابش را برگزیدند و معاویه نیز مانند او را از یارانش انتخاب کند تا قرآن را در میان خود حاکم کنند و به حکم قرآن و امر آن عمل کنند و زمانی که حضرت خواستند عبدالله بن عباس را بفرستند، مانع انتخاب وی شدند و گفتند: او از تو است و او را مجبور کردند که ابوموسی اشعری را برگزیند؛ لذا کار برخلاف آن‌چه حضرت بدان راضی بود، جریان یافت.
سپس همین گروهی که اصرار بر حکمیت داشتند، دوباره بر حضرت خروج کرده و گفتند: امام، دو مرد را برای حکمیت پذیرفت و حال آن‌که حکمیت از آنِ خداست و این گروه همان مارقین هستند که در نهروان جمع شدند و به آن‌ها حروریه گفته می‌شود.

۴.۱ - فرقه‌های خوارج

و بزرگ‌ترین فرقه‌های خوارج عبارت‌اند از: المحکمه، الازارقه، النجدات، البیهسیه، العجاردة، الثعالبة، الصفریة، الاباضیة، و روزگار آن‌ها را بلعید و نوشید و محکوم به فنا و نیستی کرد.

و از آن‌ها باقی نماند مگر فرقة اخیره که در بین خوارج از همه معتدل‌تر هستند. در این سال‌های اخیر از نامیده شدنشان به «خوارج» دوری می‌کنند و مدعی هستند که آن‌ها از خوارج نیستند و از تابعین عبدالله بن اباض هستند.
و جامع این فرقه‌ها، بیزاری جستن از عثمان و علی (علیه‌السلام) است و این را بر هر طاعتی مقدم می‌شمارند و ازدواج‌ها را صحیح نمی‌دانند، مگر با این شرط و مرتکبین کبائر را تکفیر کرده و معتقدند که اگر امام با یک سنت حق واجب مخالفت کرد، باید بر او خروج کرد.

 

کلیدواژه ها: علمی, فلسفه, کلام
توسط ن.ع   , در 09:30:00 ب.ظ


فرم در حال بارگذاری ...