خداوند را ترسناک جلوه ندهیم .
17 فروردین 1394 توسط ن.ع
یا رب
متاسفانه در اکثر سخنرانی ها و بیشتر مقالات موجود در فضای مجازی در مورد رحمانیت خداوند به مردمی که سطح علی کافی از بحث های فقهی ندارند بد سخن گفته میشه .
عموم مردم تا اسم مرگ و برزخ و قیامت را میشنود میترسند و فقط میگن خداوند به ما رحم کنه . مردمی که آگاه نیستن و بدنبال تحقیق درباره زندگی ابدی خود نیستند . مردمی که
همین زندگی محدود و فانی و دنیوی رو سفت چسبیده و اصلا به مرگ و آخرت و خداوند فکر نمیکنند . خداوند رو موجودی استدلال میکنند که اکثر مواقع خشن و سخت گیر است و مانند حاکمی بر آنها تسلط دارد و وقتی که دستشون از دنیا کوتاهشه و پا به جهان آخرت بزارند در اونجا از همه نوع عذابی کم نمیزاره . از فشار قبر تا عذاب و شکنجه های جهنم .
این تقصیر مردم نیست . خب آنها آگاه نیستند و دنبال حقیقیت وجود خود و خداوند نرفتن ولی وظیفه ی اشخاص آگاه و کارشناس مباحث مذهبی و سخنرانان و … که پای تریبون ها و منبر ها میروند چیست ؟ آنها باید مردم رو آگاه کنند اما به روش درست . از حقیقت درست . خیلی ادم هایی مثل آیت الله مجتهد تهرانی و بهجت و …. کم پیدا میشوند که خداوند رو درست و با زبون ساده به مردم انتقال بدن که متاسفنه همین گوهر های ناب هم از این دنیا رخت بسته و به سوی عشق و معبود خود رفتن .
درست آگاه نکردن مردم از حقایق اخرت و سرنوشت انسان به همین ناآگاهی های موجود در مردم منجر میشه . چطور ممکنه روزی در نماز صد بار صفات و اسما خوب و زیبای خداوند رو بگیم ولی در آخر با یک حسه نا امیدی وقتی اسم اخرت و قبر و قیامت بیاد بگیم خدا بهمون رحم کنه .
مگر ما به رحمانیت خداوند شک داریم؟ اگر کسی واقعا ایمان خالص داشته باشه حتی یک لحطه هم به رحمانیت خداوند شک پیدا نمیکنه
متاسفانه در عده ای از مقالات و سخنرانی ها تا اسم قیامت و حتی برزخ و عالم قبر گفته میشه بلافاصله از عذاب های متعدد سخن گفته میشه . اینکه اون ور سیخ داغ هست و اتش هست و زنان رو ازموهایشان آویزان میکنن و چرک و خون میدن بخورن و ….
اینا چرندیاتیه که میگن . اینا تهمت به خدوست . تهمت و شک به رحمانیت خداست
کی گفته خدا انسان رو که اینقدر دوستش داره و 124000 هزار پیامبر و از مهم ترین اونها پیامبر اسلام (ص) که رحمتی برای جهانیانه و این کتاب قرآن و آن دوازده امام که از تمام هستیشون برای هدایت ما استفاده کردن حالا با این تفاسیر خداوند بیاد به انسان چرک و خون بده بخوره . به سیخ بکشتش . با گرز به سرش بزنه و صدای سوختنشو بشنوه
در پاسخ به سوالات کسانی که میگن با توجه به روایات و قرآن کریم و .. باید استدلال کرد نه نظر هر شخص باید بگم مگر همین امام حسین (ع) تمام هستیشو خرج هدایت اون همه گمراه نکرد . مگر دقایق آخر برای شمر گریه نکرد . پیامبران و امامان آیینه های جلوه ی خداوند هستن . آیینه ی لطف و رفاقت و مهربانی خدا . چطور میشه که امام حسین حر رو از دور که می امد بببخشه ولی خداوند بنده ی گناه کارش رو که در همان قیامت هم پشیمانه اینجوری شکنجه بده .
این خدایی که عده ای به مردم معرفیش کردن خدا نیست . خداوند اینی نیست که تا وقتی اسمش رو بشنویم تنمون بلرزه در بیاد و یاد شکنجه هاش بیافتیم .
خداوند یک حس زیباست که وقتی نامش رو میبریم احساس آرامش میکنیم . یک رفیق به تمام معناست که همیشه به خواسته ی ما میگه لبیک . خدایی که مادر با تمام مهربانیتش و عطوفتش و همان امامان ما تازه ذره ای از مهربانیت خدا هستند .
ولی خدایی که ما داریم به مردم معرفیش میکنیم خدا نیست . اول تهمت به خداونده رحمانه و دوم یک شکنجه گره .
امام صادق (ع) : اگر میدانستید که خداوند چقدر مشتاق به توبه و بازگشت شماست بند بند وجودتان از هم متلاشی میشد .
یعنی از خوشحالی منفجر میشدیم . خداوند اینه .
وقتی بچه ی ده یازده ساله پای منبر عده ای میشینه و اینجوری از خدا براش حرف زده میشه پس شکی نیست که از خدا بترسه . شکی نیست که خداوند رو جور دیگه تصور کنه . خدایی رو تصور کنه که مادر مثلا بیحجابش رو در قیامت به زمین میزنن و از موهاش آویزان میکنن . خدایی رو تصور میکنه که با چوب اون بالا نشسته و هرچی بگه همون و اصلا حق اعتراضی نداریم
اینطوری مردم و جوانان ما از خداوند دور میشند چون خداوند رو نمیشناسند و فقط از روی حرف این و آن به وجود خدا پی بردند . این یک جهل به تمام معناست
این مردم که در جهل اند و قرآن به صراحت از جهل مردم و نادانی آنان سخن گفته به راحتی درباره ی خداوند نظر میدن و شعر و حکایت و ضرب المثل و این چرندیات رو درست میکنن .
مثلا چوب خدا صدا نداره و …. . کسی که این حرفو به بچه اش میزنه بیاد اول ثابت کنه که خدا چوب داره یا نه . و بعد درباره زدنش صحبت میکنیم
ولی حال نباید توبه و جهنم را هم فراموش کرد . این گفته ها به این معنی نیست که خدا مهربانه و ما هم به گناهانمون ادامه بدیم . اگر کسی خدایش رو بشناسه خوشحال میشه و عشق حقیقی رو پیدا میکنه .
وقتی مردی برای شاد کردن همسرش که عشق زندگیش هست دست به کارهایی میزنه او را خوش حال کنه پس انسان حقیقی و کسی که خداوند رو واقعا شناخته دست به همین کار میزنه . یعنی برای خوشحال کردن عشقش دست از گناه کشیده و رو به حسنات میاره .
در آخر بیایم خداوند حقیقی رو که بین ما به طور دیگه داره معرفی میشه پیدا کنیم و کمی به خدا اعتماد داشته باشیم . خداوند باید رحمان باشه . زیبا باشه . خوشمزه باشه یعنی اینکه بهت آرامش و لذت بده
وقتی بیادش میافتی . این خدای ماست . این یعنی الله
اما خدایی که تا اسمش میاد میلرزی و یاد شکنجه هاش میافتی و از همه مهم تر عذابشو بر رحمانیتش مقدم بدونیم این خدا نیست و لذتی نداره و این الله نیست .
این خداییه که خودمون مثل یک بت در ذهنمون درست کردیم . بیاییم خداوند منان و رفیق حقیقیمون رو پیدا کنیم .
در مورد جهنم هم انشالله در مقاله ی بعد مفصل توضیح خواهم داد .
آگاه باشیم …. و من الله توفیق