«معتزلهشیعه»
26ام تیر 1402

اشعریه

644 کلمات   موضوعات: صهیونیسم, فلسفه, علمی, کلام(عقاید)

اشاعره، اصحاب ابی‌الحسن علی بن اسماعیل اشعری هستند و او از ذریه ابوموسی اشعری است که در سال ۲۶۰ هجری متولد شد و در سال ۳۲۴ هجری وفات یافت و گفته شده سال ۳۳۳ هجری.
وی معتزلی و شاگرد جبائی بود؛ ولکن از اعتزال بازگشت و آشکارا خود را پیرو مذهب اهل حدیث که در رأس آن‌ها احمد حنبل بود، معرفی کرد.
نقل شده که وی در روز جمعه‌ای بر صندلی در جامع بصره نشست و با صدای بلند فریاد زد، هر کس مرا شناخت که شناخت و هر کس مرا نشناخته است، من او را با خودم آشنا می‌کنم.
من فلانی فرزند فلانی قبلاً معتقد به مخلوقیت قرآن بودم و این‌که چشم‌ها خداوند را نمی‌بیند و این‌که افعال شر را من هستم که انجام می‌دهم و اکنون من توبه‌کننده و متفقم و معتقدم که معتزله مردود هستند و معایب و رسوایی‌های معتزله را بیان کرد.


۷.۱ - دیدگاه ابوالحسن اشعری

و ابوالحسن اشعری عقیدة خویش را در کتاب «الابانه» آشکار کرده و گفته است: آن‌چه ما می‌گوییم و آن دینی که می‌پذیریم، تمسک به کتاب الله و سنت نبی و آن‌چه از صحابه و تابعین و ائمه حدیث نقل شده می‌باشد و ما به آن چنگ می‌زنیم و به آن‌چه احمد بن حنبل ـ که خدا روی او را شاد گرداند و درجه‌اش را بالا برد و ثوابش را زیاد گرداند ـ معتقد است، اعتقاد داریم. و نظر ما با نظر کسی که با قول او مخالفت کند، فاصله دارد؛ چون او امام فاضل و رهبر کاملی است که خداوند به وسیلة او در جایی که گمراهی ظاهر شده بود، حق را آشکار کرد.


۷.۲ - بینان‌گذار مذهب جدید

و شیخ اشعری اگرچه در ظاهر خود را ملحق به مذهب اهل حدیث دانست، ولی در تمام روایات و اعتقادات از آن‌ها پیروی نکرد؛ بلکه مذهب جدیدی را بین اهل حدیث و معتزله بنیان نهاد، و در آرایی از عقاید اهل حدیث که با عقل سلیم در تضاد است، تصرف کرد؛ مثلاً اهل حدیث قائل به قدم این قرآنی که تلاوت می‌شود بودند و او قائل به قدم کلام نفسی، پس در اصل قدم کلام الله با آن‌ها مشترک بود؛ ولکن قدم را به نفس، تفسیر کرد نه به قرآنی که خوانده می‌شود.

۷.۳ - اثبات صفات خبریه برای خداوند

و اهل حدیث برای خداوند صفات خبریه را اثبات می‌کردند، به همان معانی خبریه و مراد از صفات خبریه، آن چیزی است که وحی از آن خبر داده است؛ از جمله این‌که خداوند صورت دارد، چشم دارد و دست دارد و نتیجه برحسب عقیده آن‌ها تجسیم می‌شود. شیخ اشعری این‌ها را برای خدا اثبات کرده است؛ لکن با قید «بلا کیف». پس در حمل صفات خبریه بر خداوند سبحان به معانی آن با اهل حدیث مشترک است؛ ولکن از آن‌ها جدا شده است. در این مطلب که صورت خدا یا دست او و یا چشم او، مجرد از کیف است. پس برای او وجهی مانند وجه انسان یا چشمی مانند چشم انسان نیست. به این صورت رنگ تنزیه را بر مذهب اهل حدیث افکند و آن را در ظاهر رنگ کرد؛ اگرچه در حقیقت این‌گونه نیست، بلکه مذهب او چیزی بین تشبیه و ابهام است.
با وجود این رؤیت را برای خداوند در روز قیامت اثبات کرده و در «مقالات الاسلامیین» بدان اقرار کرده است. در جایی که گفته است: «خداوند سبحان روز قیامت با چشم‌ها دیده می‌گردد؛ همان‌طور که ماه در شب چهاردهم دیده می‌شود، مؤمنین او را می‌بینند و کافران او را نمی‌بینند».

این سران فرقه‌های اهل سنت هستند؛ اگرچه اهل حدیث، معتزله و مرجئه بلکه اشاعره را از فرق اهل سنت نمی‌شمارند و گذشت که اطلاق این اسم برای یک جماعت خاص، کم گذاشتن حقوق جمیع مسلمین است یا لااقل نسبت به آن فرقه‌هایی که در مسئلة امامت معتقد به انتخاب و رجوع به اهل حل و عقد هستند در مقابل شیعه که معتقد به انتصاب از طرف خداوند سبحان می‌باشند.
پس طایفة اولی به تمام عقایدشان برحسب تعبیرها از اهل سنت به شمار می‌آیند؛ اگرچه این مطلب در کام طایفه‌ای از آن‌ها تلخ باشد.

کلیدواژه ها: علمی, فلسفه, کلام
توسط ن.ع   , در 09:35:00 ب.ظ


فرم در حال بارگذاری ...