ولايت چيست و چه انواعي دارد؟ قسمت سوم
یا رب
منظور از حکومت ولايى چيست؟
براى آشنايى با حکومت ولايى و پى بردن به مفهوم دقيق اين واژه، ابتدا بايد به مفهوم لغوى و عرفى ولايت توجّه کنيم و آن گاه در پرتو اين مفهوم، به کالبدشکافىِ ترکيبِ حکومت ولايى بپردازيم.
ولايت واژه اى عربى به معناى به هم پيوستگى و نوعى اتّصال و ترابط دو چيز است; به شکلى که هيچ گونه روزنه و شکافى، آن دو، را از هم نگُسسته، مانع پيوند عميق آن دو نگردد.[8] لغويان براى ولايت، در زبان عربى و فارسى، معانى متعدّدى را ذکر مى کنند که از آن ميان، مى توان به اِمارت، تدبير، محبّت، سلطان و خِطّه و موطِن هر کس اشاره کرد. از آن جا که ريشه ى اصلى، با همان معنا و وضع لغوى، به نوعى در تمامى اين معانى ملحوظ است، نمى توان معانى برشمرده را از سنخ مشترک لفظى دانست.[9] با اين وجود، با بررسى موارد کاربرد واژه ى ولايت، در متون عربى و محاوره ى عرفى، به اين نتيجه مى رسيم که گسترده ترين کاربرد اين واژه، اِمارت و حاکميت سياسى است; به گونه اى که هرگاه ولايت، بدون قيد به کاررود و عارى از قرينه باشد، انصرافِ آن به ولايت سياسى و اِمارت خواهد بود. منظور از ولايت سياسى و اِمارت، همان مديريت و اداره ى جامعه و تنظيمِ امورِ کلانِ اجتماعى است، که در زبان فارسى مى توان آن را سرپرستى ناميد.
ولايت، در کاربرد عرفى، نظير امامت است. امامتِ مطلق و بدون مضافٌ اليه، همان رهبرى و حاکميت سياسى است، و امامت مضاف و مقيد حتماً نيازمند ذکر مضافٌ اليه است; مانند امامت جمعه. ولايت نيز چنين است.
مورّخان بزرگى چون طبرى و ابن اثير، براى نقل حوادث تاريخى و ذکر دوره ى حکومت هاى گوناگون در تاريخ، واژه ى ولايت را به کار مى برند. ابن قتيبه، در کتاب الإمامة و السياسة، از زمام دارى حاکمان سياسى، به ولايت تعبير مى کند; مثل ولاية الوليد، ولاية الحجّاج، ولاية هشام بن عبدالملک; بدون آن که قرينه اى به کار برده باشد.[10]
بنابراين، ولايت، عرفاً همان اِمارت و حاکميت سياسى است که ترسيم کننده ى اصل حکومت، قطع نظر از نوع آن، و شيوه ى استقرار مشروعيت آن مى باشد. ولايت و اِمارت، ممکن است ولايت حق و اِمارتِ والىِ عادل، يا ولايت باطل و امارت والىِ جور باشد. واژه ى ولايت، هر دو نوع حکومت را شامل مى شود.
#ولایت