مهدویت در قرآن و احادیث نبوی در آثار شهید مطهری قسمت دهم
یا رب
بیان حافظ
من الان نمی دانم که حافظ آیا واقعا شیعه است یا سنی،و خیال هم نمی کنم که کسی به طور قطع بتواند بگوید که حافظ شیعه بوده است.ولی ما در اشعار حافظ نیز می بینیم[به این مساله اشاره شده است.]دو مورد الان یادم هست،یکی آنجا که می گوید:
کجاست صوفی دجال چشم ملحد شکل بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید
و دیگر آن غزل معروفی که چقدر با حال هم گفته است:
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید از غم و درد مکن ناله و فریاد که دوش زده ام فالی و فریاد رسی می آید ز آتش وادی ایمن نه منم خرم و بس موسی اینجا به امید قبسی می آید کس ندانست که منزلگه مقصود کجاست اینقدر هست که بانگ جرسی می آید خبر بلبل این باغ مپرسید که من ناله ای می شنوم کز قفسی می آید
عرایض من در این قسمت که می خواستم از جنبه تاریخی بحث کنم به پایان رسید.حال بعد از زمان حضرت حجت چه مدعیان کذابی پیدا خواهند شد،آن هم خودش یک داستانی دارد که دیگر وارد آن نمی شوم.پایان عرایض خودم را می خواهم به سه مطلب دیگر اختصاص بدهم.
اینکه بعد از آنکه دنیا پر از ظلم و جور شد عدل کلی پیدا می شود مساله ای به وجود آورده است و آن این که:بعضی از افراد به اتکاء همین مطلب با هر اصلاحی مخالفند،می گویند دنیا باید پر از ظلم و جور بشود تا یکدفعه انقلاب گردد و پر از عدل و داد بشود.اگر هم به زبان نیاورند،ته دلشان[با اصلاح]مخالف است.اگر ببینند یک کسی یک قدم اصلاحی بر می دارد ناراحت می شوند.وقتی که می بینند در جامعه ای در مردم یک علامت توجهی به سوی دیانت پیدا شده واقعا ناراحت می شوند،می گویند نباید چنین چیزی بشود،باید مرتب بدتر شوند تا حضرت ظهور کنند،اگر بنا شود ما یک کاری کنیم که مردم به سوی دین بیایند ما به ظهور حضرت حجت خیانت کرده و ظهور ایشان را تاخیر انداخته ایم.
آیا واقعا مطلب از همین قرار است یا نه؟توضیحی می دهم تا مطلب خوب معلوم شود.
#مهدویت