براهین اثبات وجود خدا از دیدگاه امیرالمومنین 2
اولین مسئله در وادی شناخت خدا، شناخت وجود او است. در کلمات امیرالمؤمنین، استدلال بر وجود خدا بهطور مستقل کمتر مشاهده میشود و عنوانی تحت براهین اثبات وجود خدا، در کلمات آن حضرت نمیتوان یافت.
دلیل این مطلب میتواند دو امر باشد:
1. امیرالمؤمنین علی خداشناسی و خداجویی را امری فطری میداند؛ همانگونه که فرمودهاند: خداوند قلبها را با اراده و محبت خود، و عقلها را با معرفت خود سرشته است:«اللهم خلقت القلوب علی ارادتک وفطرت العقول علی معرفتک» در جایی دیگر میفرمایند: «عجبت لمن شک فی ا وهو یری خلق ا» این سخن برگرفته از آیهای در قرآن است: «افی ا شکٌ فاطر السموات والارض» ابراهیم/ 10
2. دلیل دیگر آن است که مخاطبان امیرالمؤمنین اشخاصی بودند که به وجود خدا باور داشتند. آنان بیشتر محتاج تصحیح اعتقاداتشان بودند، نه تأسیس.
آری، در لابهلای کلمات امام میتوان دلایلی را بر اثبات وجود خدا یافت. نگارنده در حد بضاعت خود، هشت دلیل بر اثبات وجود خدا در کلمات حضرت یافتهاست؛ هرچند که راههای منتهی به خدا، به عدد نفوس خلایق است.
آن دلایل هشتگانه، بدین قرارند:
1. برهان معقولیت؛
2. برهان فطرت؛
3. برهان نظم؛
4. برهان علی؛
5. برهان معجزه؛
6 برهان وجوب و امکان (حدوث)؛
7. برهان فسخ عزائم؛
8. برهان صدیقین
به جهت اختصار سه برهان را مطرح مینماییم.
گفتنی است که مراد از برهان در این نوشتار، مفهومی است اعم از برهان مصطلح در فلسفه و منطق. بنابراین مطلق راههایی که آدمی را به خدا میرسانند، در اینجا مراد و موضوع سخن خواهد بود.