"هدف از خلقت انسان از دیدگاه امامیه"
*بنامت ای ارحم الراحمین*
اول. هدف حيات طبيعي انسان، در مكتب دين، آماده شدن به جهت ورود به حيات حقيقي و ابدي است كه از همين زندگي مادي شروع ميگردد. از منظر اسلام، حيات و زندگي داراي دو جلوه اساسي است:
الف) جلوه پوچ زندگاني : اينكه انسان، حيات خود را جز خواب و خور و لذت جويي نبيند و به چيزي غير از مظاهر دنيوي توجهي ننمايد.(ر.ک: سوره حديد، آيه 20؛ سوره آل عمران، آيه 185)
ب) جلوه حقيقي حيات: كه انسان به هدف واقعي خويش بينديشد و به حيات از افقي بالاتر از لذتجويي و بيبند وباري بنگرد و هدف را قرب به خداوند و لقا و فنا در ذات او بداند. (ر.ک: سوره انعام، آيه 32؛ سوره اعلي، آيه 16)
دوم. در برخي از آيات قرآن كريم هدف (علت غائی) از خلقت جن و انس را عبادت بیان کرده. (سوره ذاريات، آيه 56) البته در اين كه معناي { ليعبدون} چيست؛ اختلاف است:
الف) ابن عباس آن را به معناي «ليعرفون» معنا كرده است؛ زيرا معرفت مقدم بر عبادت است.
ب) محتمل است كه { ليعبدون} به معناي رسيدن به عبوديت مطلقه و اذعان و اعتقاد به آن باشد.
ج) و نيز احتمال دارد كه مراد از (لیعبدون) همين عبادات روزمره؛ از قبيل نماز و روزه و … باشد بدین معنا که اعمال عبادي مقدمه براي رسيدن به «ذكر» يعني ياد خداست.( سوره طه، آيه 14)
نتیجه ای که از بحث پیش رو حاصل می شود اینکه مسلماً هدف نهایی از خلقت انسان، رسیدن به کمال حقیقی و مقام قرب و لقاء حضرت باریتعالی است.
سوم. هدف و فلسفه خلقت انسان در روایات نیز مورد بررسی قرار گرفته است:
الف- در حدیثی امام موسی بن جعفر (ع) فرموده اند: خداوند بزرگ جن و انس را براى این آفریده که او را عبادت و اطاعت کنند، براى این نیافریده است که نافرمانیش نمایند، و این همان است که می فرماید و ما خلقت الجن و الإنس إلا لیعبدون، و چون آنها را براى اطاعت آفریده راه را براى رسیدن به این هدف براى آنان آسان و هموار ساخته، پس واى به حال کسانى که چشم بر هم گذارند و نابینایى را بر هدایت ترجیح دهند.» (توحید صدوق/ بنقل المیزان، جلد 18، صفحه 423)
ب- در حدیث دیگرى از امام صادق (ع) می خوانیم که امام حسین (ع) در برابر اصحابش آمد و چنین فرمود: خداوند بزرگ بندگان را نیافریده مگر به خاطر این که او را بشناسند، هنگامى که او را بشناسند عبادتش می کنند، و هنگامى که بندگى او کنند از بندگى غیر او بى نیاز می شوند.» (علل الشرایع/صدوق/ طبق همان مدرک)
ج- در حدیثى دیگر از امام صادق (ع ) می خوانیم که وقتى از تفسیر این آیه (و ما خلقت الجن و الإنس إلا لیعبدون) از آن حضرت سؤال کردند، فرمود: «خلقهم للعبادة؛ آنها را براى عبودیت آفریده است.» راوى می گوید: سؤال کردم: آیا گروه خاصى منظور است یا همه مردم؟» امام فرمود: همه مردم. (بحارالانوار، جلد 5 ، صفحه 314 ، حدیث 7)
د- و در حدیث دیگرى از همان امام (ع) نقل شده که وقتى از تفسیر این آیه سؤال کردند فرمود:«خلقهم لیأمرهم بالعبادة؛ آنها را آفرید تا دستور عبادت به آنها دهد.» (همان مدرک حدیث 5) اشاره به اینکه هدف اجبار به عبادت و بندگى نبوده بلکه زمینه سازى براى آن بوده است، و این در حق عموم مردم صادق می باشد. البته اسلام در همه جا روى “کیفیت” عمل تکیه می کند نه روى کثرت و کمیت عمل.
چهارم. در باب هدف خلقت انسان از منظر بزرگان دین گفتنی است:
الف- امام خمینی ره: کمال نهایی انسان که هدف از آفرینش انسان نیز جز دستیابی بدان نیست، عبارت از عروج طائر قدسی روح به عالم ملکوت و لقاء خداوند سبحان است . … (شرح دعای سحر، ص 285)
ب- استاد شهید مرتضی مطهری ره: در منطق اسلام هدف اصلی از زندگی جز معبود،چیز دیگری نمی تواند باشد.یعنی قرآن انسانی می خواهد بسازد و می خواهد به او هدف و آرمان دهد.هدف و آرمانی که فقط خداست و بس و هر چیز دیگر جنبه مقدمی دارد نه جنبه اصالت و استقلال و هدف اصلی.(نشریه اسوه، شماره 68، ص 4)
ج- علامه طباطبائی ره: ایشان، در باب غرض خلقت آدمی سخنان فراوان و متنوّعی بیان فرموده اند:
1-نقطه نهایى هدف از خلقت انسانها ، همان تشریع دین ، و به دنبالش تطهیر الهى است. … تنها راه رسیدن انسانها به این هدف این است که نفس انسان را به انسان بشناسانند، و به این منظور او را در ناحیه علم و عمل تربیت کنند. … (ر.ک: ترجمه المیزان، ج3، ص: 89)
2-غرض اصلی از خلقت انسان عبادت ( رسیدن به مقام عبودیّت ) است. امّا برای رسیدن به این مرتبه ، اهداف میانی دیگری نیز وجود دارند مثل امتحان. یعنی خدا انسان را خلق نموده تا او را امتحان نماید. … امتحان غرض اصلی نیست بلکه برای این است که انسانها استعدادهای خود را بروز دهند و خوب و بد از همدیگر شناخته شوند.(ر.ک: ترجمه المیزان، ج10، ص: 225)
د- علامه جعفری ره: ازنظر استاد هدف آفرینش انسان از نظر اسلام عبارت است از «رسیدن به کمال ممکن به واسطه ی شناخت حقیقی موجود برترین و نیایش و گرایش به مقام شامخ او» (آفرینش و انسان، ص 144)