گناه و تغییر نعمت
یکی از آثار شوم گناه تغییر و تبدیل نعمت به نقمت است، انسان با گناه نعمت الهی را تغییر می دهد و رحمت او را از خود دور می سازد و خود را مشمول نقمت و بلا می کند و نعمتی که روزی انسان می باشد و می بایست به او ملحق شود، به واسطه گناه بازداشته شده و تبدیل به نقمت می گردد.
قصه اصحاب جنه در قرآن بسی عبرت انگیز است، تلخیص این واقعه تاریخی که بنا به مشهور مفسرین در یمن روی داده چنین است.
باغی پرشکوه و پرثمر از آن پیرمردی با ایمان بود، او همه ساله هنگام ثمرچینی، به قدر نیاز خود برمی داشت و مابقی را به فقراء و مساکین انفاق می نمود.
وقتی پدر از دنیا رفت، فرزندان تصمیم به ترک رویه پدر نمودند و صبحدمی مخفیانه و به دور از چشم فقرا برای چینش میوه ها رفتند ولی سخت متحیر شدند، چون جز تلی از خاکستر نیافتند، حیرتشان به حدی بود که خیال کردند راه را اشتباهی آمده اند. یکی از آنها که از دیگران عاقل تر بود و گاه تصمیم گیری هم اکراه در عزم برادران داشت سایر برادرانش را مورد ملامت قرار داد، آنها نیز چون پرده غفلت از جلو دیدگانشان کنار رفت به ملامت هم پرداختند و به ستم خود اعتراف نموده با هم گفتند:
«إِنَّا کنَّا ظالِمِینَ».[1] این داستان نمونه ای از تغییر نعمت به نقمت به واسطه معصیت است، دایره تبدلها و تغییرهای نعم الهی وسیع بوده و شاید بسیاری از آثار دیگر معاصی بتواند در زیر همین چتر قرار داد، حضرت امیر علیه السلام در دعای کمیل از گناهانی که موجب تغییر نعمت می شود چنین به خداوند پناه می برد.
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتی تُغَیرُ النِّعَمَ.[2]
خدایا گناهانی که موجب تغییر نعمت می شوند برمن ببخشای زوال آبرو
ارزش عِرض برای انسان در کنار جان و بلکه برتر از جان است، و چه بسا آدمی برای حفظ عرض خود، جانش را فدا کند.
خدای متعال برپیکره هرانسانی پوششی قرار داده تا خطاها و لغزشهای مخفی وی آشکار نشود و همه خلایق را نیز ا مر فرموده که به حرمت همنوعان را حفظ کنند و لغزشهای دیگران را آشکار ننمایند و در پی عیب کسی برنیایند، او خود خطاهای عظیم مخلوقش را از چشم دیگران مخفی می نماید، به طوری که گوئی اصلًا خطائی از بنده اش سرنزده است.
امام صادق علیه السلام میزان بستر و پوششی را که خداوند برخلایق نهاده است چنین تبیین می فرمایند:
انَّ للَّهِ تَبارَک وَتَعالی عَلی عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ ارْبَعینَ جُنَّةً، فَمَتی اذْنَبَ ذَنْباً کبیراً رَفَعَ عَنْهُ جُنَّةً.[3]
همانا خدای متعال بربنده اش چهل جبّه پوشانیده است و هرگاه گناه بزرگی مرتکب شود، یک جبّه از وی برداشته می شود.
طبعاً، رحمت و عطوفت خداوند برای هدایت بشر اقتضاء می کند که اگر آدمی از لغزشها فروگذاری نکرد و نفس خویش را از معصیت بازنداشت، گوشه ای از پرده سترش را کنار زند تا بلکه با در خطر دیدن عرض خود حیاء کند و بازگردد و از تکرار معصیت و پی گیری آن بازماند.
برخی از گناهانی که در دریده شدن پرده اجتماعی آدمی مستقیماً موثر است در روایت امام سجاد علیه السلام آمده است:
الذُّنُوبُ الَّتی تَهْتِک الْعِصَمْ، شُرْبُ الْخَمْرِ، وَاللُّعْبُ بِالْقِمارِ وَتَعاطی ما یضْعَک النَّاسُ مِنَ اللَّغْوِ وَالْمِزاحِ وَذِکرُ عُیوبِ النَّاسِ وَمُجالِسَةُ اهْلِ الرَّیبِ.[4]
گناهانی که پرده ها را می درند عبارتند از: شرابخواری، قماربازی، مضحکه مردم شدن، بیان عیوب دیگران و مجالست با اهل معصیت.
پی نوشت ها
[1] قلم/ 17- 33.
[2] مفاتيح الجنان، دعاى كميل.
[3] اختصاص مفيد، ص 220.
[4] وسايل الشيعه، ج 11، ص 520.