مهدویت در قرآن و احادیث نبوی در آثار شهید مطهری قسمت دوم
یا رب
بیان علی علیه السلام
قبل از اینکه اولین حادثه تاریخی در این زمینه را عرض کنم،جمله هایی از امیر المؤمنین علی علیه السلام را-که در نهج البلاغه است و من از مرحوم آیة الله العظمی بروجردی شنیدم که این جمله ها متواتر است یعنی تنها در نهج البلاغه نیست و سندهای متواتر دارد-نقل می کنم.
امیر المؤمنین در آن مصاحبه ای که با کمیل بن زیاد نخعی کرده است[مطالبی در این باب بیان نموده است]که کمیل می گوید شبی بود،علی علیه السلام دست مرا گرفت(ظاهرا در کوفه بوده است)،مرا با خودش برد به صحرا،«فلما اصحر تنفس الصعداء»به صحرا که رسیدیم یک نفس خیلی عمیقی،یک آهی از آن بن دل بر کشید و آنگاه درد دلهایش را شروع کرد،آن تقسیم بندی معروف:«الناس ثلاثة » (12) مردم سه دسته هستند:عالم ربانی،متعلمین و مردمان همج رعاع،و بعد شکایت از اینکه کمیل!من آدم لایق پیدا نمی کنم که آنچه را می دانم به او بگویم.یک افرادی آدمهای خوبی هستند ولی احمقند،یک عده ای افراد زیرکی هستند ولی دیانت ندارند و دین را وسیله دنیا داری قرار می دهند.مردم را تقسیم بندی کرد و همه شکایت از تنهایی خود:کمیل!من احساس تنهایی می کنم،من تنهایم،ندارم آدم قابل و لایق که اسراری را که در دل دارم به او بگویم.در آخر یکمرتبه می گوید:بله،البته زمین هیچ گاه خالی نمی ماند:اللهم بلی!لا تخلو الارض من قائم لله بحجة،اما ظاهرا مشهورا،و اما خائفا مغمورا،لئلا تبطل حجج الله و بیناته…یحفظ الله بهم حججه و بیناته،حتی یودعوها نظراءهم و یزرعوها فی قلوب اشباههم (13). فرمود:بله،در عین حال هیچ وقت زمین از حجت خدا خالی نمی ماند،یا حجت ظاهر آشکار و یا حجتی که از چشمها پنها و غایب است.
#مهدویت