منظور از اطوار سبعه(اطوار هفتگانه قلب) در عرفان اسلامی چیست؟
منظور از اطوار سبعه(اطوار هفتگانه قلب) در عرفان اسلامی چیست؟
«اطوار» جمع «طَوْر» به معنای حالتها و کیفیتها است.[1] در اصطلاح عرفانی؛ جلوهها و مظاهر دل را گویند که به اطوار دل مشهور است.
اطوار هفتگانه قلب در نگاه عرفانی عبارتاند از:
1. طور اول: که آنرا صدر و سینه مینامند و آن معدن اسلام است. چنانچه در سوره زمر فرمود: «أَ فَمَنْ شَرَحَ اللهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ».[2]
2. طور دوم: را قلب مینامند که مخزن و قرارگاه ایمان؛ و محل جلوهگاه عقل است؛ و آن محلى است که فرمود: «کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمانَ».[3]
3. طور سوم: را «شغاف» گویند که مخزن شفقت و محبت بر خلق است، و دوستى خلق از شغاف قلب بالا نمیرود، چنانچه در سوره یوسف درباره محبت زلیخا نسبت به یوسف فرمود: «قَدْ شَغَفَها حُبًّا»[4] که زلیخا محبت یوسف را در پرده سوم قلبش جاى داده بود.
4. طور چهارم فؤاد است: که مخزن مشاهده و رؤیت است؛ و مثالش در قلب، مثال چشم است در بدن و آنرا چشم دل و چشم باطن نامند. و همین رؤیت است که خداوند خبر میدهد از قلب پیامبرش: «ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى»[5] که آنچه قلب پیامبر(ص) دید حقیقت است. همچنین على(ع) در جواب ذعلب فرمود: «…لَمْ تَرَهُ الْعُیُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْأَبْصَارِ وَ لَکِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِیمَان …»؛[6] «او(خدا) را با چشم سر ندیدم، بلکه او را به حقیقت ایمان با چشم دل مشاهده کردم».
5. طور پنجم: «حبّة القلب» نام دارد که معدن و مرکز محبت حضرت الوهیت است؛ و آن مخصوص به خواص بارگاه الهى است که محبّت احدى در آنجا راه ندارد. این است که میگویند محبّت خدا با محبّت غیر جمع نمیشود.
6. طور ششم: از اطوار قلب را «سویدا» گویند و آن مخزن مکاشفات غیبیّه و علوم الهامى و منبع حکمت و اسرار الهیّه است.
7. طور هفتم: از اطوار قلبیّه را «مهجة القلب» نامند و آن محلّ تجلّیات حضرت الوهیّت و اشراقات انوار عظمت ربوبیّت است، و همین است مقصود از قلب سلیم که فرمود: «إِلَّا مَنْ أَتَى اللهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ».[7] و این مقام حاصل نمیگردد، مگر به قطع علاقه از ما سوى الله و تخلیه نفس از صفات حیوانی، و تحلیه نمودن سرّ به صفات روحانیین و تقواى قلب از آنچه بر خلاف رضاى مولا است.[8]
گفتنی است که این اصطلاح بر گرفته از آیه 14 سوره نوح است که میفرماید: «وَ قَدْ خَلَقَکُمْ أَطْواراً»؛ در حالیکه شما را در مراحل و حالاتى گوناگون آفریده است.
[1]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 4، ص 247، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
[2]. «آن کسى که خداوند سینه او را باز نمود براى اسلام چنین کسى داراى نور است از طرف پروردگار خود»؛ زمر، 23.
[3]. «خدا ایمان را در دلهایشان رقم زده است»؛ مجادله، 22.
[4]. «محبت او از پرده دل بر عمق قلبش نفوذ کرده است»؛ یوسف، 30.
[5]. نجم، 11.
[6]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 138، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[7]. شعراء، 89.
[8]. ر. ک: بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج 14، ص 123 - 125، تهران، نهضت زنان مسلمان، 1361ش؛ نجم الدین رازى دایه، ابوبکر عبدالله محمد، مرصاد العباد، ص 102، تهران، بینا، 1322ق.