ماده اوّلیه تشکیل دهنده عالم چیست؟
پرسش
ماده اوّلیه تشکیل دهنده عالم چیست؟ نظر قرآن و روایات در اینباره چیست؟
پاسخ اجمالی
دقیق ترین نظریه ای که از سوی دانشمندان علوم طبیعی، در رابطه با عنصر اصلی تشکیل دهنده ی ماده ی ابتدایی عالم ارایه شده، اثبات می کند که عالم ماده، در اصل متشکل از عنصر “سدیم” متراکم در فضا بوده است. این ماده در زمان های بسیار دور در حدود 13 میلیارد سال پیش در اثر شدت انفجار، به اجزا و بخش های دیگری تقسیم گردید. خورشید، ستارگان، آسمان، زمین و … با حجم و اندازه ی جداگانه ی خود، از این اجزا شکل گرفته اند.
مفسران قرآن و شارحان نهج البلاغه با توجه به توانایی های خود و پیش رفت علوم جدید و ارایه ی تئوری ها و نظریه هایی از سوی دانشمندان علوم طبیعی به تفسیر آیات و روایات پرداخته اند و گفته اند:
بدون تردید منظور از واژه ی “دخان” در قرآن کریم، دود اصطلاحی نیست؛ زیرا که دود شناخته شده از آتش است. در حالی که دخان در اصطلاح قرآن از آتش نیست، بلکه بخار برخاسته از آب، بر اثر شدت امواج است.
بنابراین، کلام امام علی (ع) که فرمود: خلقت عالم از آب بوده، هیچ منافاتی با قرآن ندارد؛ زیرا دلیلی نداریم که منظور آن حضرت از آب، همین آبی که از اکسیژن و هیدورژن تشکیل شده است باشد، بلکه ممکن است، منظور امام (ع) همان ماده ی مذاب[i] باشد و آن حضرت به دلیل ناشناخته بودن ماده ی مذاب برای مردم آن روز، از آن به آب تعبیر کرده است؛ چراکه ماده ی مذاب هم مانند آب سیال و روان است.
در نتیجه دیدگاه امام علی (ع) با تئوری جدید که می گوید: ماده ی اصلی عالم ماده ی مذاب بوده، نیز منافاتی ندارد؛ زیراکه امام (ع) می فرماید: در اثر حرکت آب (یا ماده ی مذاب) کف ایجاد شد و منظور از کف همان ذراتی باشد که از مایع مذاب به سمت بالا رفته و سپس از آن جدا شده؛ یعنی در حقیقت تکه هایی از آن جدا شد و به صورت بخار بالا رفت و از بخار آسمان و از خود کف، زمین خلق شد. بنابراین زمین هم از همان ماده ی مذاب بود و بعد روی آن بسته شده است.
این مطلب قابل تطبیق بر نظریه ی – انفجار بزرگ – است که می گوید: ذراتی از مایع مذاب جدا شده و به صورت زمین درآمده است.
بنابراین، می توان دیدگاه قرآن، روایات و تئوری دانشمندان علوم جدید درباره ی ماده ی اولیه ی عالم را این گونه جمع کرد و این در پرتو حمل و تفسیر واژه ی “آب” و “دود” به ماده ی مذاب و گاز میسر است.
اما نباید از توجه به نکات زیر غفلت ورزید:
1. گرچه از ظاهر قرآن و علم بر می آید که جهان در ابتدا از گازهای داغ تشکیل شده است، اما قرآن در مورد عناصر دیگر نظریه مهبانگ (انفجار اوّلیه) مطلب صریحی ندارد.
2. با توجه به تعدد نظریه ها در مورد آغاز خلقت و عدم اثبات قطعی آنها، در حال حاضر نمی توان هیچ کدام را به صورت قطعی به قرآن نسبت داد. قرآن کتاب هدایت است نه فیزیک و شیمی، و در راستای تحقق هدایت گاهی به این مباحث اشاره ای دارد. از این رو پاسخ در حد آنچه در آثار اسلامی مطرح شده به عنوان نمونه ای از توانایی بحث های پشینیان و اعجاز علمی قرآن عرضه گردیده است .
3. اگر روزی نظریه ی مهبانگ به صورت قطعی اثبات شود، این مطلب اعجاز علمی قرآن را اثبات می کند، چرا که نوعی راز گویی علمی قرآن کریم است.
[i] منظور ماده ی مایعی است که استعداد تحول به مواد آسمانی و زمینی را داشته است مانند کف کردن و تحول به مواد و عناصر کیهانی.
پاسخ تفصیلی
انسان جست و جوگر با فکر و اندیشه ی خود و تلاش و جدیت در پی شناخت جریان پیرامون خود بوده و هست. به ویژه با پیش رفت دانش در زمینه های مختلف و با ابزار و وسایل پیش رفته و مدرن هر روز در تلاش است تا زوایایی از دنیای پهناور و کهکشان های موجود در فضا را بشناسد. دانشمندان علوم مادی و طبیعی اگر چه توانستند گوشه هایی از این جهان مادی را بشناسند و درباره ی پیدایش و چگونگی شکل گیری آن تئوری ها و فرضیه هایی را مطرح کنند، اما باید اقرار کرد که شناخته های آنها در برابر ناشناخته های جهان هستی بسیار ناچیز و اندک است. از همین رو است که دیدگاه های متفاوتی را درباره ی مواد اولیه ی عالم بیان کرده اند و از آن به نام تئوری یا فرضیه نام می برند.
قرآن کریم به عنوان معجزه ی پیامبر اسلام (ص) که صدق ادعای رسالت آن حضرت را اثبات می کند، خود دارای اعجاز در زمینه ها و موضوعات مختلف است، که یکی از آنها اعجاز علمی قرآن است. اعجاز علمی قرآن شامل مطالب و اسرار علمی است که قرآن آنها را بیان کرده، اما در عصر نزول آن که عصر جاهلیت و نبود تکنولوژی و صنعت، برای انسان آن روز شناخته نبوده و با پیش رفت علم و تکنولوژی برخی از آنها کشف شده است.
البته هدف و رسالت قرآن بازگویی معادلات و مسائل پیچیده ی علمی نیست، چه بسا قرآن این گونه مسائل را به عقل و اندیشه ی بشر واگذار نموده است، قرآن کریم با ارایه ی بدیهیات و بیان دلایل نقضی، انسان را به توحید راه می نماید و رستاخیز را از دایره ی استبعاد او می راند و به قبول نزدیک می کند و اگر مسائلی از این گونه در قرآن آمده، برای توجه و شناساندن وجود خدا و یگانگی او است.
مأموریت اساسی قرآن همانا انسان است، رسالت قرآن بیان چهارچوب های بنیادین یک جهان بینی کلی از هستی و پی ریزی رابطه ی آن با آفریدگار آن است.
اما علوم مادی و نوآوری ها در جهان طبیعت، ابزارها و راه کارهای گوناگون آن، به عقل انسان، تجارب، اکتشافات و فرضیات او واگذار شده است تا خود انسان در این عرصه ها و بر اساس توان مندی های خویش به تلاش و کوشش بپردازد.
بنابراین، عرضه ی مسائل علمی و تجربی این چنینی بر قرآن صحیح به نظر نمی رسد.[1]
به هر حال برای پاسخ گویی به پرسش مطرح شده، ابتدا نظریات برخی فیلسوفان و دانشمندان علوم مادی را مطرح می کنیم، آن گاه به سراغ آیات، روایات و منابع اسلامی می رویم و سعی می کنیم تا بتوانیم جمع بندی مناسب در این موضوع داشته باشیم.
ماده ی اوّلیه ی دنیا از نظر فیلسوفان و دانشمندان
“تالس” نخستین فیلسوف یونانی که در سال 640 پیش از میلاد می زیست، معتقد بود که جهان هستی از آب به وجود آمده است و همه ی تغییرات جهان در اثر عناصری است که در آب تأثیر می گذارد. وی معتقد بود، خاک ریزه، تخته سنگ ها در اثر تغییرات هوا پیدا شده و هوا آبی است که به صورت بخار درآمده و ابرها بخار های انباشته اند، آتش از برخورد اجسام منجمد شده که از آب به وجود آمده است پیدا شده. همه چیز در دنیا به اصل خود که آب است باز می گردد.
این فیلسوف ادعا می کرد هستی، آکنده از آب های قدیمی است و اطراف آن یخ بسته و آب را محاصره کرده است. از این صخره ها قطعه ای جدامانده و بر روی آب قرار گرفته است که نامش زمین است.[2]
دانشمندان علوم طبیعی معتقدند که اصل هستی از گاز گرم متخلخل که فضا را پر کرده و محتوای دقایق ماده است و پیوسته در حرکت است، پدید آمده است.
بیشتر دانشمندان برآنند که عالم هزاران میلیون سال پیش با رویدادی به نام “انفجار بزرگ” آغاز شده است. تصور می شود که در آن انفجار تمام ماده و انرژی موجود در عالم خلق شده است.
نظریه ی انفجار بزرگ در حال حاضر مشهورترین توضیح ارایه ی شده درباره ی منشأ جهان است.[3] این تئوری بیان می کند که دنیا در زمان های بسیار دور، در حدود 13 میلیارد سال پیش در یک لحظه ی معین درون نقطه ای جای داشت که در آن انرژِی و چگالی[4] ذرات بی نهایت بود.
بر اساس این مدل کیهان شناسی، هستی در یک انفجار شروع به خلاصی یافتن از تراکم و دمای بیش از حد نمود. بدین صورت عالم لحظه به لحظه وسیع تر می گشت و دما نیز به تبع آن رفته رفته کاهش می یافت.[5] این دانشمندان در خلال بررسی ها و مشاهدات خود پیرامون پدیده های عالم به این نتیجه رسیده اند که ماده در ابتدای آفرینش امر جامد و ساکن بوده، همچنین ماده در آغاز، شکل گاز مشتعل بسیار درهم فشرده و متراکم را داشته و در اثر انفجار بسیار شدیدی که در آن رخ داد، به توسعه و امتداد در پیرامون خویش پرداخت.
ماده ی اوّلیه ی دنیا از نظر قرآن کریم
مفسران قرآن با استناد به آیه ی 7 سوره ی هود،[6] و آیات دیگر[7] می گویند: اصلی که جهان از آن به وجود آمد آب بود.
سید قطب معتقد است که این آیه (آیه ی 7 سوره ی هود) فقط بر وجود آب هنگام خلق آسمان و زمین و قرار داشتن عرش خدا بر آن دلالت دارد، اما این که این آب چگونه آبی بوده، از امور غیبی است که راهی برای فهم آن وجود ندارد.[8]
برخی هم برآنند که خداوند ابتدا آب را آفرید، آن گاه آسمان ها و زمین و به طور کل موجودات مادی را از آب خلق کرد.[9]
قرآن مجید در مورد خلقت آسمان نیز می فرماید: “ثم استوی الی السما و هی دخان…".[10] سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالی که به صورت دود بود. این آیه ی شریفه خلقت آسمان را از دود بیان می کند.
امام باقر (ع) می فرماید: این دود از جنس دودی که از آتش برخاسته باشد نیست.[11]
ماده ی اوّلیه ی عالم از نگاه امام علی (ع)
امام علی (ع) در نهج البلاغه، ضمن بیان افعال الاهی؛ یعنی خلقت موجودات و تدبیر آنها، اعم از موجودات مجرد و مادی و موجودات ارضی و سماوی به این موضوع می پردازد و می فرماید: “ثم انشأ سبحانه فتق الاجواء…"،[12] خداوند جو و فضای وسیعی را خلق کرد و در آن جو و فضای وسیع ،آب را خلق کرد و این آب روی باد قرار گرفته است؛ یعنی در واقع خدا در فضا بادی را خلق کرد و روی آن باد مایعی را که به صورت آب بوده، خلق کرده است که آن باد از زیر فشار آورده و آب را نگاه می دارد، تا این آب ثابت بماند. سپس باد دومی را خلق کرد که این باد آب را با فشار به هم می زند و در نتیجه امواج زیادی ایجاد می شود. این امواج به هم می خورد و در اثر برخورد این امواج کف هایی پیدا می شود (که در حقیقت کف ها عبارت از همان ذرات آبی است که به سمت بالا می رود) و از همان کف ها آسمان ها خلق شده است.
از بعضی از روایات که یکی از آنها هم از خود آن حضرت است، استفاده می شود که از کف ها بخارهایی بلند شد که به صورت دود بود.[13] البته این دو منافاتی باهم ندارند؛ زیرا وقتی بخار زیادی در یک جا جمع شود و به سمت بالا برود، به دود شباهت پیدا می کند.
بنابراین، اگر این بیان حضرت را با روایت دیگر، جمع کنیم می توان گفت که حضرت اصل عالم ماده را، آب می داند.
جمع میان آیات، روایات و نظریات جدید
بدون تردید منظور از واژه ی “دخان"؛ یعنی دود در قرآن کریم، دود اصطلاحی نیست؛ زیرا که دود شناخته شده از آتش است، مفسران با استفاده از روایت امام باقر (ع) بر این نکته اتفاق دارند که دخان در اصطلاح قرآن از آتش نیست، بلکه بر اثر شدت امواجی است که از آب برخاسته و استعاره از بخاری است که از آب بر می خیزد. همچنین این احتمال وجود دارد که عرش خداوند در آیه ی 7 سوره ی هود، کنایه از قدرت او باشد و در حقیقت آغاز قدرت خداوند در تکوین و تشکیل عالم ماده، از آب بوده است. این همان کلام امام علی (ع) است که فرمود: خلقت عالم از آب بوده و…
البته دلیلی نداریم که منظور همین آبی است که از اکسیژن و هیدروژن تشکیل شده است، بلکه ممکن است منظور همان ماده ی مذاب باشد و به دلیل ناشناخته بودن ماده ی مذاب برای مردم آن روز، از آن اسمی برده نشد و به آب تعبیر شد. همچنین باد را که حضرت می فرماید بر آب مسلط شد، ممکن است منظور باد اصطلاحی نباشد، بلکه همان نیرو و قوه ی محرکه ای باشد که این ماده ی مذاب را سریع حرکت می دهد.
همین طور معلوم نیست که منظور از دریا (بحر) در کلام امام باقر (ع) که فرمود: “وقتی خدا خواست آسمان را خلق کند به بادها دستور داد، دریا را به هم زدند"، همین دریاها و اقیانوس ها باشد؛ چرا که شکل گیری دریاهای این چنینی فرع بر خلقت زمین است و بحث در اصل آفرینش خود کهکشان هاست که یکی از آنها کره زمین است.
بنابراین، با این توجیه، دیدگاه امام علی (ع) با نظریه و تئوری جدید هم منافات ندارد. اصل عالم ماده به فرموده ی آن حضرت آب و یا به گفته ی دانشمندان علوم طبیعی ماده ی مذاب بوده است.
امام علی (ع) در نهج البلاغه فرمود: در اثر حرکت کف ایجاد شد، منظور از کف همان ذراتی است که از مایع مذاب به سمت بالا رفته و سپس از آن جدا شده؛ یعنی در حقیقت تکه هایی از آن جدا شد و به صورت بخار بالا رفت و از بخار آن آسمان خلق شد و از خود کف زمین خلق شد. بنابراین، زمین هم از همان ماده ی مذاب بود و بعد روی آن بسته شده است. این مطلب قابل تطبیق بر نظریه ی انفجار بزرگ است که ذراتی از مایع مذاب جدا شده و به صورت زمین در آمده است.
بنابراین، تضادی میان دیدگاه آیات و روایات و نظریه و تئوری دانشمندان علوم جدید نیست؛ چرا که دیدگاه قرآن و روایات بر نظریات جدید به ویژه نظریه ی “سدیم"[14] قابل حمل است. چون کلمه ی آب و بخار ،قابل حمل به ماده ی مذاب و گاز است.
البته، متکلمان در این مسئله به ظاهر آیات و روایات بسنده کردند و بدون توجیه آن را پذیرفته اند و گفته اند: از آن جا که خداوند بر همه چیز قادر است، بنابراین، ممکن است آب را خلق کند و از آن زمین و آسمان ها را به وجود بیاورد.
برخی نیز با استناد به این آیه ی قرآن که می فرماید: ” و ما آفرینش آسمان ها و زمین و آفرینش نفس خودشان را به آنها ننموده ایم".[15] و با استدلال به این که دیدگاه دانشمندان، هنوز در مرحله ی فرضیه است و در معرض رد یا قبول است و هنوز به درجه ی صحت قوانین علمی نرسیده است؛ زیرا هیچ کس هستی نخستین و کیفیت تکوین اجرام هستی را ندیده است،[16] ظاهر را پذیرفته اند که ماده ی اوّلیه ی عالم آب است.[17]
عده ای دیگر در توجیه خلقت آسمان ها و زمین از آب، بیان دیگری دارند و می گویند:
عالم بر دو نوع است:
1. عالم خلق و ماده،
2. عالم امر که همان عالم مجردات است، به دلیل آیه ی 54 سوره ی اعراف که می فرماید: “الا له الخلق و الامر"؛ یعنی “از برای خداست خلق و امر"، منظور از “خلق” عالم طبیعت و مراد از “امر” عالم مجردات است.
روی این اصل مراد از آب، باید فیض حق تعالی باشد، فیضی که شامل تمام عوالم وجود (از عالم عقول و مجردات گرفته تا عالم طبیعت) می شود. بنابراین، منظور از این عبارت که از برخورد و امواج آب، زمین و آسمان خلق شد، آن است که عالم عقول در اثر فیضی که از حق تعالی کسب می کنند، خودشان افاضه دارند و از افاضه ی آنها عالم ماده که زمین و آسمان است، خلق شد.[18]
در پایان ذکر این نکته ضروری است که در برخورد با آیات و روایات باید جهاتی را مد نظر داشت:
1. اگرچه از ظاهر قرآن و علم بر می آید که جهان در ابتدا از گازهای داغ تشکیل شده است، اما قرآن در مورد عناصر دیگر نظریه ی مهبانگ (انفجار اوّلیه) مطلب صریحی ندارد.
2. با توجه به تعدد نظریه ها در مورد آغاز خلقت و عدم اثبات قطعی آنها، در حال حاضر نمی توان هیچ کدام را به صورت قطعی به قرآن نسبت داد. از این رو پاسخ به سؤال فقط درحد آنچه در آثار اسلامی آمده و نمونه ای از توانایی بحث های پیشینیان و اعجاز علمی قرآن عرضه شده است.
3. اگر روزی نظریه ی مهبانگ به صورت قطعی اثبات شود، این مطلب اعجاز علمی قرآن و روایات را اثبات می کند؛ چرا که نوعی راز گویی علمی قرآن کریم و روایات است.[19] پس فعلا نمی توان چیزی را به صورت قطع به آیات و روایات استناد داد.
گفتنی است؛ برای آگاهی از این موضوع، از لحاظ کلیتر که اولین مخلوق در کل عالم (اعم از عالم عقول و ماده) نمایه «اولین مخلوق الهى»، 155 را مطالعه کنید.
[1] سید قطب در این باره می گوید: مسلمانانی که می خواهند تحت تأثیر زرق و برق های خیره کننده ی تکنولوژی جدید، تلاش کنند تا اموری را بر قرآن تحمیل کنند و می کوشند تا قرآن را کتابی در علوم طب، کیمیا، فلک و … معرفی نمایند که هرگز مقصود قرآن نبوده، در نهایت ساده لوحی به سر می برند. وی می گوید: قرآن در موضوع خود کتاب کاملی است و موضوع آن بزرگ تر از همه ی این علوم است؛ زیرا که موضوع قرآن خود انسان است. تفسیر فی ظلال القرآن، ج 1، ص 181.
[2] عبدالغنی، خطیب، قرآن و علم امروز (ترجمه اسدالله مبشری)، ص 69- 70.
[3] در سال 1927 م (1306 هـ ش) اخترشناس بلژیکی به نام ژرژ لومتر، این نظریه را مطرح کرد که عالم در ابتدا بسیار کوچک بود او این حالت عالم را “تخم مرغ کیهانی” نامید که پس از انفجار مهیب، عالم در حال انبساط کنونی را ایجاد. در دهه های 1930 و 1940 م نظریه ی “تخم مرغ کیهانی” تکمیل و به نظریه ی “انفجار بزرگ” تبدیل شد. (دانشنامه ی آکسفورد، ج 1، ص 90.
[4] جرم واحد حجم هر جسم را چگالی می گویند (نسبت جرم به حجم).
[5] جهت آگاهی بیشتر به سایت های باشگاه اندیشه، پاراسکار و مجله ی رشد رجوع شود.
[6] “و هو الذی خلق السموات و الارض فی ستة ایام و کان عرشه علی الماء…"، او کسی است که آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید و عرش او بر آب قرار داشت.
[7] مثل"و جعلنا من الماء کل شی حی"، و هر چیز زنده ای را از آب پدید آوردیم.انبیاء، 30.
[8] سید قطب، تفسیر فی ظلال، ج 4، ص 1857.
[9] دائرة المعارف قرآن کریم، ج 1، واژه ی آب.
[10] فصلت، 11.
[11]"لما ارادالله سبحانه و تعالی ان یخلق السماء، امر الریاح فضربن البحر حتی ازبد فخرج من ذالک الموج والزید دخان ساطع من وسطه من غیرنار، فخلق الله منه السماء"؛یعنی هنگامی که خداوند خواست آسمان را خلق کند، به بادها دستور داد، دریاها را به هم زدند تا اینکه به کف افتاد. از این موج و از این کف دودی که از وسط دریا ساطع بود خارج شد، بدون آتش، خداوند از آن دود آسمان را خلق کرد. ابن میثم، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 138.
[12] نهج البلاغه، خ 1، پس از آن خداوند طبقات جو را از هم گشود، و اطراف آن را باز کرد و فضاهاى خالى ایجاد نمود، و در آن آبى که امواج متلاطم آن روى هم مىغلطید، جارى ساخت، و آن را بر پشت بادى شدید، و طوفانى کوبنده حمل نمود، پس از آن باد را به باز گرداندن آن فرمان داد، و بر نگه داریش آن را مسلط ساخت، و به حدى که باید، مقرون نمود، فضاى خالى در زیر آن گشوده و آب در بالاى آن در حرکت بود، سپس خداوند طوفانى برانگیخت که جز متلاطم ساختن آن آب کار دیگرى نداشت، و به طور مداوم امواج آب را در هم مىکوبید، طوفان بشدت مىوزید، و از نقطه اى دور سرچشمه مىگرفت بعد از آن به آن فرمان داد تا آب هاى متراکم و امواج عظیم آب را بر هم زند، و امواج این دریاها را به هر سو بفرستد، پس آن را همانند مشکى به هم زد. ترجمه یگو یاو شرح فشردهاى بر نهج البلاغه، ج 1، ص 50.
[13] ابن میثم، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 138.
[14] سدیم، همان گاز آمیخته با غبار کیهانی و یا به تعبیر دیگر گاز معلقی است که در آن مواد صلب و سخت وجود دارد که دانشمندان آن را با “دخانی” (دود) که در قرآن آمده تطبیق داده اند.
طبق فرضیه ای که می گوید، ماده خورشید، ستارگان، زمین و … ماده مذاب، داغ، گرم و روان بوده که در اثر شدت حرکت قطعه هایی از آن ماده مذاب جدا شد و این قطعه ها به صورت زمین، ماه و … که در منظومه شمسی است، درآمده است. بر اساس این دیدگاه وجه اشتراک آب و ماده ی مذاب همان سیلان و روان بودن آنهاست. بنابراین، ممکن است مراد از آب همان ماده ی مذاب سیلان و روان باشد و سدیم همان گاز و دودی است که بر اثر شدت حرکت این ماده ی مذاب ایجاد شده و آسمان ها از آن خلق شده است.
[15] “و ما اشهدتم خلق السموات و الارض…"، کهف، 51.
[16] عبدالغنی خطیب، قرآن و علم امروز (ترجمه اسدالله مبشری)، ص 85- 86.
[17] برای آگاهی بیشتر از نظریات علما درباره ی خلقت موجودات مادی به شرح نهج البلاغه ی ابن میثم، ج 1، ص 138-155 رجوع شود.
[18] جهت اطلاع بیشتر از نظریات علمی در باب خلقت موجودات مادی می توانید به شرح ابن میثم بر نهج البلاغه، ج 1، ص 138 رجوع کنید.
[19] برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، محمد علی رضایی اصفهانی، ج 1، ص 93- 105.