شباهت شیاطین با فرشتگان در شنیدن وحی و نزول آنها بر انسانها
یا رب
سوال:
قرآن کریم میفرماید:
هل انبئکم علی من تنزل الشیاطین تنزل علی کل افاک اثیم یلقون السمع فاکثرهم کاذبون
آيا شما را خبر دهم كه شياطين بر چه كسى فرود مى آيند
بر هر دروغزن گناهكارى فرود مى آيند
[دزدانه] گوش فرا مى دارند و بيشترشان دروغگويند
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان چنین میفرمایند:
و در جمله ((یلقون السمع و اکثرهم کاذبون )) ظاهر چنین مى نماید که دو ضمیر جمع در ((یلقون )) و در ((اکثرهم )) هر دو به شیاطین بر مى گردد و سمع مصدر است ، ولى به معناى مسموع است و مراد از آن مسموع ، اخبار آسمانى است که شیطانها و لو به طور ناقص مى شنیدند، چون شهاب ثاقب ، آنها را مى راندند و نمى گذاشتند اخبار آسمانى را به طور کامل گوش دهند و آنچه استراق سمع مى کردند و مى شنیدند ناقص و غیر تمام بود و به همین جهت دروغهاى بسیارى با آن مخلوط مى شد.
سوال اینست که اگر بین نزول ملائکه بر قلب انبیاء و نزول شیاطین بر انسانها تفاوت هست (به دلیل تجرد ملائکه) پس چرا (شیاطین ) باید بتوانند همان چیزهایی را استراق سمع کنند و دزدانه گوش دهند که ملائکه میشوند؟
چرا از این نظر با ملائکه تفاوتی ندارند؟
========================
پاسخ:
باید گفت ملائک وحی را بر قلب انبیاء نازل می کردند.از این جهت شیاطین هم چون آزاد بودند،هنگام نزول وحی می توانستند دزدانه اخبار غیبی را گوش دهند.
توضیح این که:
هنگامی که شیطان از درگاه حق رانده شد، از خدای متعال حاجت خواست که او را تا روز حشر مهلت دهد و خدای متعال او را مهلت داد. البته نه تا روز حشر، بلکه تا وقت معلوم.
“قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْني إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ""قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرينَ"(1)
گفت: پروردگارا! مرا تا روز رستاخيز مهلت ده (و زنده بگذار!) فرمود: تو از مهلت يافتگانى!
و می دانیم شیطان کنار ملایک مقرب الهی به عبادت می پرداخت و تا مقام آن ها پیش رفت. وقتی که به دلیل عصیان از درگاه الهی رانده شد و البته همان زمان مهلت گرفت تا بر پایی قیامت زنده بماند،پس به دلیل ماهیتی که داشت، می توانست از اخبار آسمان بهره بگیرد. از این جهت می توان همان حکم را به ذریه شیطان که از نسل او هستند نیز سرایت داد و همان احکام را اجرا کرد.
در نتیجه شیاطین قادر بودند از اخبار غیبی هر چند ناقص بهره گیرند و چون نمی توانستند بر قلب پیامبران نفوذ کنند، میان مردم رفته آن اخبار را به کاهنان القاء می کردند و جامعه را به هم می ریختند.
با مبعوث شدن پیامبر، درب آسمان ها به روی شیاطین بسته شد. و اگر قصد نفوذ داشتند، با شهاب سنگ ها متواری می شدند.
این نکته را اضافه کنیم که شیاطین هیچ سنخیتی با ملائکه ندارند.اما آزادی عمل آن ها باعث می شد که به آسمان ها بروند و اخبار غیبی را دزدانه گوش دهند.
در یکی از تفاسیر آمده است:
و تو اى محمد! دروغگو و زشت كردار نيستى و شياطين بر تو چيره نمي شوند. بلكه فرشتگان بر تو نازل شده و فرود مي آيند و هنگام نزول وحى، شياطين استراق سمع كرده و پنهانى از فرشتگان چيزى مىشنيدند و به کاهنان و پیروان خود مي رساندند و بيشتر آن ها از نزد خود چيزهایى به دروغ بر آن چه شنيده بودند، مىافزودند. از زمان ولادت نبى اكرم صلوات الله علیه، شياطين از استراق سمع و گوش دادن دزديده و پنهانى ممنوع و محجوب شدند.(2)
پی نوشت ها:
1. سوره حجر،آیه 36 و 37
2.بروجردی سید محمد ابراهیم،تفسیر جامع،تهران،انتشارات صدر،سال 1366 خورشیدی،چاپ ششم،جلد پنجم،ص 85