حدسیات
حدسیات یکی از اقسام مواد قیاس است.
منظور از حدسیات، قضایایی است که منشاء آن ها، حدس و گمان است؛ یعنی از راه حدس برای انسان محقق می شوند.
مثلا فرض کنید که دانشمندی در گذشته با مشاهده قرائن و نشانه هایی حدس زده بود که ماه و زهره و دیگر سیارات منظومه شمسی نور خود را از خورشید می گیرند.
بنابراین، قضیه ای که او در ذهن خود بر اساس این حدس ساخته بود، نمونه ای از قضایای حدسیات بود. (که بعدها صحت آن معلوم شد.)
در حدسیات نیز همانند مجربات، مشاهده و تجربه مکرر، ما را به قیاسی خفی(پنهان) راهنمایی می کند. به عبارت دیگر، برای نتیجه گرفتن قضیه حدسی، احتیاج به قیاس داریم؛ اما این قیاس در نظر اولیه از دید ما پنهان است و به صورت خفی و پوشیده در ذهن تشکیل می گردد.
مثلا در مورد قضیه ای که ذکر شد، قیاس خفی و پوشیده آن، به این ترتیب است:
زهره یک سیاره است(صغری )
به نظر می رسد(حدس می زنم) که تمام سیارات منظومه شمسی نور خود را از خورشید می گیرند؛ زیرا منبع دیگری برای این امر پیدا نشده است(کبری )
پس به نظر می رسد(حدس می زنم) که زهره نور خود را از خورشید دریافت می کند.(نتیجه)
یعنی در حدسیات نیز مانند مجربات، مشاهده مکرر و تقارن است که ما را به تصدیق آن ها راهنمایی می کند.
بنابراین، حدسیات تقریبا همان مجربات است؛ با این تفاوت که:
در حدسیات، علت یک امر یا پدیده را با حدس معین می کنند و قضیه حدسی با این که از آثار و نشانه ها و قرائن تجربی استفاده می کند، اما از آزمایش و یا تجربه مستقیم به دست نیامده است.
در صورتی که در قضایای مجربات (تجربی)، به علت تکرار بسیار زیاد توالی دو پدیده، (برخلاف حدسی) به رابطه علیت میان آن ها حکم یقینی می شود. علاوه بر این، مضمون قضایای تجربی نیز از تجربه(آزمایش و مشاهده) مستقیم به دست می آید.
تمام قوانین علوم تجربی ابتدا با حدسیات آغاز شده اند؛ یعنی دانشمند تجربی در ابتدا بر اثر قرائن و نشانه هایی که میان دو پدیده می بیند، علت آن را حدس زده و قضیه ای حدسی در ذهن خود بنا میکند.
سپس می پردازد به این که با آزمایش و تجربه صحت نظریه خود را ثابت کند و پس از تلاش فراوان، موفق به اثبات آن می گردد و در حقیقت، آن را از قضیه ای حدسی به قضیه ای تجربی(مجرب) بدل می سازد.
بر این اساس، می توان گفت که حدسیات، مبنای پیشرفت علوم تجربی بوده و هست.
قضایای حدسیات یکی از اقسام یقینات است.
#فلسفه #منطق #حدسیات