تاریخچه3
02 تیر 1399 توسط ن.ع
4_ابن سینا
فضل الرحمان بر این باور است که ابن سینا به نظریه مشایی تمسک میجست که نفس، صورتهای متعلقات معرفت را دریافت میکند و تبدیل به آنها میشود به این معنا که فاعل شناسا (مدرک) باید از هر گونه صورت جزئی مستقل و جدا باشد، اگر بناست که فاعل شناسا صورتهای معقولات را دریافت کند. از سوی دیگر ابن سینا تحت تأثیر این نظریه بود که نفس مبدل به متعلقات اش میشود، نظریه ای که ابن سینا به فرفوریوس نسبت میداد. ابن سینا نفس را به عنوان محل و مکانی برای صور میدانست. ابن سینا موضع واحدی در مورد مسئله اتحاد عاقل و معقول نداشتهاست و گاهی در رد آن سخن گفتهاست و گاهی در تأیید آن شواهدی را ذکر کردهاست.
#فلسفه #کلام #عقاید