«فاعلیت ذات خداوندمراتب اختیار»
10ام مرداد 1400

اراده و اختیار

456 کلمات   موضوعات: فلسفه, کلام(عقاید)

اراده و اختیار

واژه‌های اراده و اختیار کاربردهای مختلفی دارند که کمابیش دارای مناسبت‌هایی با یکدیگر می‌باشند ولی غفلت از اختلاف آن‌ها موجب خلط و اشتباه می‌شود. از این‌ روی نخست به موارد استعمال هر یک اشاره می‌کنیم و آنگاه به تطبیق آن‌ها بر اقسام فاعل می‌پردازیم.

← معنای اراده

واژه اراده معنای عامی دارد که تقریباً مرادف با دوست داشتن و پسندیدن است و به همین معنی در مورد خدای متعال هم بکار می‌رود چنان‌که در مورد انسان به‌عنوان یک کیفیت نفسانی در برابر کراهت شناخته می‌شود و از این‌ جهت همانند علم است که از یک‌سوی شامل علم ذاتی الهی می‌شود و از سوی دیگر شامل علوم حصولی انسان که از قبیل کیفیات نفسانی بشمار می‌آیند.
لازم به تذکر است که اراده تشریعی که به فعل اختیاری فاعل دیگری تعلق می‌گیرد نیز یکی از مصادیق اراده به معنای عام آن است.

معنای دوم اراده تصمیم گرفتن بر انجام کاری است و متوقف بر تصور کار و تصدیق به‌نوعی فایده ازجمله لذت برای آن می‌باشد و به‌عنوان نشانه‌ای از فصل حقیقی حیوان متحرک بالاراده و نیز از مشخصات فاعل بالقصد بشمار می‌رود و درباره حقیقت آن بحث‌هایی انجام‌گرفته و بسیاری از فلاسفه آن را از قبیل کیفیات نفسانی و مقابل کراهت ‌شمرده‌اند ولی به نظر می‌رسد که اراده به این معنی فعل نفس است و ضدی ندارد و با‌اندکی مسامحه می‌توان حالت تحیر و دودلی را مقابل آن به‌حساب آورد.
معنای اخصی برای اراده ذکرشده که اختصاص به موجود عاقل دارد و آن عبارت است از تصمیمی که ناشی از ترجیح عقلانی باشد و به این معنی درباره حیوانات بکار نمی‌رود طبق این معنی فعل ارادی مرادف با فعل تدبیری و در برابر فعل غریزی و التذاذی خالص قرار می‌گیرد.

← معنای اختیار

واژه اختیار نیز معنای عامی دارد که در مقابل جبر محض قرار می‌گیرد و آن عبارت است از این‌که فاعل ذی‌شعوری کاری را بر اساس خواست خودش و بدون اینکه مقهور فاعل دیگری واقع شود انجام بدهد.
معنای دوم اختیار این است که فاعلی دارای دو نوع گرایش متضاد باشد و یکی را بر دیگری ترجیح دهد و به این معنی مساوی با انتخاب و گزینش بوده ملاک تکلیف و پاداش و کیفر بشمار می‌رود.

معنای سوم آن این است که انتخاب کار بر اساس گرایش درونی فاعل باشد و شخص دیگری هیچگونه فشاری برای انجام دادن آن بر او وارد نکند در مقابل فعل اکراهی که در اثر فشار و تهدید دیگری انجام می‌گیرد.
و معنای چهارم آن این است که انتخاب کار در اثر محدودیت امکانات و در تنگنا واقع‌شدن فاعل نباشد در مقابل کار اضطراری که در اثر چنین محدودیتی انجام می‌گیرد طبق این معنی کسی که در زمان قحطی برای ادامه حیاتش ناچار شود که از گوشت مردار بخورد کارش اختیاری نخواهد بود هرچند طبق اصطلاحات دیگر اختیاری نامیده می‌شود.

 

ادامه در پست بعد

کلیدواژه ها: انواع فاعل, فلسفه, کلام
توسط ن.ع   , در 07:08:00 ب.ظ


فرم در حال بارگذاری ...