اثرات نماز بر روان و جان انسان، ار لحاظ علمی چیست؟
یا رب
در ابتدا باید گفت: عبودیت و پرستش یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسانها از ابتدا تا کنون به شکلی پرستش داشتهاند. روح انسان نیاز به عبادت و پرستش دارد. هیچ چیزی جای آن را پر نمیکند، و خداوند تنها موجودی است که لائق پرستش است.
اهل عرفان گفتهاند: برای رسیدن به عرفان الهی و شناخت خود و خدا مراحلی باید طی شود. مرحلة اوّل، شریعت است. برای پیمودن این مرحله باید به سراغ عبادت پروردگار رفت و با استعانت و کمک از عبادت وارد مرحلة دوم یعنی طریقت شد، آن گاه از طریقت عبور کرده و به حقیقت پیوست که پیوستن قطره به دریا است. هر کدام از مکتبها و آیینها اَشکالی برای عبادت دارند امّا همه به دنبال پرستش و عبادتاند، حتی موجودات دیگر نیز به عبادت و پرستش مشغول هستند. قرآن میفرماید: «کلّ قد علم صلوته و تسبیحه» (1)؛ تمامی موجودات نماز و تسبیح خدا را میدانند». در جای دیگر میفرماید: «إنْ مِن شیء إلاّ یسبّح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم» (2)؛ هر موجودی با حمد، خدا را تسبیح میگوید، لیکن شما تسبیح آنان را نمیفهمید».
جمله ذرات عالم در نهان با تو میگویند روزان وشبان
ما سمیعیم و بصیریم و هشیم با شما نامحرمان ما خاموشیم
گر شما سوی جمادی میروید محرم جان جمادان کی شوید.
از منابع و مآخذ اسلامی به دست میآید که برای رسیدن به حق و شاداب کردن روح عرفانی انسان، هیچ راهی بهتر از نماز یافت نمیشود. برای روح انسان شیفته هیچ غذایی سازگارتر و سرشارتر از نماز وجود ندارد، زیرا چه کسی بهتر از خداوند (که برای رسیدن به هر هدفی، ترکیب راه خاصی را مشخص فرموده است) میتواند مَرْکب و معجونی برای رشد و ارتقای انسانها پدید آورد؟
آنچه زیبایی و حُسن و خیر است، در نماز سفرهای است گسترده که خداوند آن را در پنج نوبت در شبانه روز برای بندگانش باز میکند و بر سر این سفره انواع و اقسام غذاهای لذیذ وجود داد و هر کس مطابق استعداد و تعالی خود از آن بهرهمند میشود.
هشام بن حکم از امام صادق (علیه السلام) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت میگیرد و هم انسان را به زحمت میاندازد؟ امام فرمود: «پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عدهای هم دین آنان را پذیرفتند، امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آنها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) زنده بماند و این از طریق نماز امکان پذیر است» (3)؛ یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست.
هم چنین نماز رابطه بنده با خداست و طبیعی است که بنده آن را به جا میآورد که خواسته خداوند و معبود اوست و اصولاً هدف اصلی از خلقت انسان بندگی است و نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است.
شکل نماز هم قشنگ است، هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی میباشد. رکوع و سجود و تسبیح و تحمید و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همة زیباییها در نماز است. با این همه اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب خوانده شود، جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را میگیرد: «إنّ الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکرالله اکبر» (4) نماز اگر با مقدمات و تعقیبات همراه باشد،انسان را به اوج معنویت میرساند. اذان با آن محتوای زیبا دل را مینوازد. نماز جماعت مخصوصاً در مساجد بزرگ مانند مسجد الحرام و مسجد النّبی (صلی الله علیه و آله) زیباترین جلوة عبادت و همدلی و یکرنگی و صفا و صمیمیت است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «نماز نور چشم من است. (5)
در آیات قرآن و از طریق پیامبر و پیشوایان دینی نیز تنها بخشی از آثار و حکمتهای نماز و عبادت بیان شده است.
با توجه به آیات و روایات در این زمینه، برخی از آثار و حکمتها چنین است:
1. قرب معنوی:
یکی از آثار بسیار مهم نماز قرب به خداوند است. این اثر روح عبادت و نماز را تشکیل میدهد و یکی از آیات قرآن هدف آفرینش انسان عبادت بیان شده است (6) که حکایتگر بُعد معنوی نماز و اهمیت آن است، امام علی (علیه السلام) فرمود: «الصلوة قربان لکل تقی» (7)؛ نماز وسیله تقرب هر پرهیز کاری به خداوند است». در برخی از روایات از نماز به عنوان معراج مؤمن یاد شده که اشاره به آثار معنوی آن است.
2. یاد خدا و آرامش روانی:
در قرآن آمده است: «اقم الصلوة لذکری» (8)؛ نماز را بر پا دار تا به یاد من باشی.
یکی از نویسندگان در تفسیر این آیه مینویسد: «روح و اساس و هدف و پایه و مقدمه و نتیجه و بالاخره فلسفه نماز همان یاد خدا است. همان «ذکر اللَّه» است که در آیه فوق به عنوان برترین نتیجه بیان شده است» (9)؛ ذکر و یاد خداوند نقش تعیینکننده در آرامش روانی دارد. نماز به عنوان ذکر خدا به انسانهای نمازگذار آرامش میدهد، «ألا بذکر اللَّه تطمئن القلوب» (10)، آگاه باشید یاد خدا مایه اطمینان است».
3. عامل بازدارنده از گناه:
یکی از آثار مهم نماز جلوگیری از گناه است: «إنّ الصلوة تنهی عن الفحشا و المنکر» (11) طبیعت نماز از آن جا که انسان را به یاد خدا نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد میاندازد، دارای اثر بازدارندگی از فحشا و منکر است. انسان که به نماز میایستد و تکبیر میگوید، خدا را از همه چیز بالاتر میشمرد… بدون شک در قلب و روح چنین انسانی، جنبشی به سوی حق و حرکت به سوی پاکی و جهشی به سوی تقوا پیدا میشود». (12)
4. گناهزدایی:
یکی از آثار بسیار مهم نماز گناه زدایی است. نماز وسیله شستشو از گناهان و مغفرت و آمرزش الهی است. (13) پیامبر (صلی الله علیه و آله) از یاران خود سؤال کرد: اگر بر در خانه یکی از شما نهری از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهید، آیا چیزی از آلودگی و کثافت در بدن او میماند؟ در پاسخ عرض کردند، نه. حضرت فرمود: نماز درست همانند این آب جاری است. هر زمان که انسان نماز میخواند، گناهانی که در میان دو نماز انجام شده است، از بین میرود». (14)
5. غفلتزدایی:
بزرگترین مصیبت برای رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کند. و غرق در زندگی مادی و لذائذ زودگذر گردند، اما نماز به حکم این که در فواصل مختلف در هر شبانهروز پنج بار انجام میشود، مرتباً به انسان اخطار میکند و هشدار میدهد و هدف آفرینش او را خاطر نشان میسازد… و این نعمت بزرگی است که انسان وسیلهای در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه به او بیدار باش گوید. (15)
6. تکبر زدایی:
یکی از عوامل مهم تکبر زدایی نماز است؛ زیرا انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پیشانی
بر خاک در برابر خدا میگذارد و خود را ذره کوچکی در برابر عظمت او میبیند، از این رو پردههای غرور و خودخواهی را کنار میزند. از این رو علی (علیه السلام) بعد از بیان فلسفه عبادت، یکی از آثار نماز را تکبر زدایی بیان نمود: «خداوند ایمان را برای پاکسازی انسانها از شرک واجب کرده است و نماز را برای پاکسازی از کبر». (16)
7. عامل پرورش فضائل اخلاقی:
نماز روح اخلاص و خداباوری را در انسان افزایش میدهد و نتیجه آن پرورش فضایل اخلاقی است، انسان با نماز خواندن خود را از جهان محدود ماده و چهار دیوار طبیعت بیرون میبرد و به ملکوت آسمانها دعوت میکند و با فرشتگان همصدا میشود و خدا را در همه حال حاضر و ناظر میداند.
8. همگرایی:
علاوه بر آثار مذکور که معمولاً آثار خودی نماز محسوب میشوند، یکی از آثار مهم اجتماعی و سیاسی نماز، همگرایی است، برگزاری نماز جمعه و جماعت، وحدت مسلمانان را به نمایش میگذارد؛ زیرا مسلمانان با صفوف فشرده در کنار هم قرار گرفته و با اوضاع سیاسی و اجتماعی جهان آگاهی پیدا میکنند. خطیب جمعه با بیان احکام و طرح مسایل سیاسی و اجتماعی به نمازگزاران رشد سیاسی میدهد، شاید به خاطر آثار مهم نماز جمعه و جماعت است که در آموزههای دینی به این دو فریضه اهمیت خاصی داده شده است. (17) پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خداوند نماز جمعه را بر شما واجب کرده است هر کس آن را در حیات من یا بعد از وفات من از روی استخفاف یا انکار ترک کند، خداوند او را پریشان میکند و به کار او برکت نمیدهد. بدانید نماز او قبول نمیشود، بدانید زکات او قبول نمیشود، بدانید حج او قبول نمیشود،..، تا از این کار توبه کند…». (18)
9. نفی طاغوت و ایستادگی در مقابل ستم:
انسانی که فقط خداوند را عبادت نماید در مقابل او سر تعظیم و تسلیم فرود آورد، هر چه غیر خداوند است، برای او حقیر و کوچک میشود و کسی نمیتواند با ظلم و ستم بر او چیره شود. و در مقابل گردنکشان و ظالمان سر تسلیم فرود نمیآورد و با طاغوت کنار نمیآید. خداوند این مسأله را یکی از اهداف بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله) دانسته است: «و در میان هر امتی، پیامبری را مبعوث کردیم تا خداوند را عبادت نمایید و از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهیز کنید. (19)
منابع:
1. نور: 24/ 41.
2. اسراء: 17/ 44.
3. نعیمآبادی، غلامعلی، نماز زیباترین الگوی پرستش، ص 35، به نقل از علل الشرایع، ج 2، ص 10.
4. عنکبوت: 29/ 45.
5. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 73، ص 141.
6. ذاریات: 51/ 56.
7. موسوی، سید رضی، نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 136، با اقتباس از: تفسیر نمونه، ج 16، ص 292.
8. طه: 20/ 14.
9. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، ج 16، ص 289.
10. رعد: 13/ 28.
11. عنکبوت: 29/ 45.
12. تفسیر نمونه، ج 16، ص 284.
13. همان، ص 290.
14. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 3، ص 7.
15. تفسیر نمونه، ج 16، ص 290 ـ 291.
16. موسوی، سید رضی، نهج البلاغه، کلمات قصار 252.
17. جمعه: 62/ 9، تفسیر نمونه، ج 24، ص 125 به بعد.
18. وسایل الشیعه، ج 5، ص 7.
19. نحل: 16/ 36.